سعیدسعید، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

عشق مامان و بابا

عید نوروز تو راهه

پسر گلم فقط چند ساعت دیگه تا تموم شدن این سال و رفتن به سال دیگه زمان مونده امسال با همه مسائلی که داشت با بودن تو خیلی خیلی خوب گذشت با پسر شیرین زبون و خوشرو و همسر مهربون و صبور امسال زیباتراز همه سالهای گذشته بود برای من و بابایی از خدا میخوام سال آینده 93 هم سالی باشه همراه با سلامتی و خوشبختی و موفقیت برای همه خانواده هامون و همه مردم ایران باشه  عزیزم دلم این روزها خیلی بامزه تر شدی و هر حرفی که میزنیم شما هم فوری تکرار میکنی چند روز پیش هر چی من میگفتم تو هم تکرار میکردی که بهت گفتم مگه تو طوطی هستی که فوری گفتی طوطی طوطی سال آینده 2 فروردین به امید خدا با بابا رضا و مامانی و خاله سحر میریم زادگاه مامان 20 ماه میشه که نرفتیم خی...
28 اسفند 1392

20 ماهگی سعیدم

                                       عزیز دل مامان دو روز از 20 ماهگیت میگذره عزیزم مبارک باشه عشقم - یک هفته ای خونه نبودیم دو روز خونه مامان (من) یه روز خونه عمو مهدی و دو روزم خونه مامان(بابا رضا) بودیم اول اسفند تولد عمو مهرداد بود و همه اونجا بودیم و خوش گذشت شما هم حسابی آتیش سوزوندی جدیدا اگه کاری داشته باشی و من بهت نه بگم و نخوام انجام بدم منو اینطوری صدا میزنی ما جون= مامان جون فدات بشم منم کلی ذوق میکنم  دیگه اینکه با هم رفتیم بیرون یه بالش با کاور باب اسفنجی برات خرید خیلی دوستش داری و همش میخوای پیشت باشه سر...
5 اسفند 1392
1